شخصیسازی چیست؟
شخصیسازی که بسیاری آن را با عنوان «بازاریابی یک به یک» (one-to-one marketing) میشناسند،
یک استراتژی بازاریابی است که در آن، کسبوکارها با بهرهگیری از علم تجزیه و تحلیل دادهها
و تکنولوژیهای دیجیتال، تجربهای متفاوت و «سفارشی شده» را برای بازار هدف خود فراهم میکنند.
مثلا برای هر مشتری یک پیام اختصاصی میفرستند یا براساس علایق و خریدهای قبلی او،
کالاهایی را به او پیشنهاد میکنند که متناسب با نیازهایش است.شخصیسازی به تکنولوژیهای روز وابسته است.
در واقع بدون کمک ابزارهای تکنولوژی، جمعآوری، طبقهبندی، تجزیه و تحلیل، انتقال و مقیاسبندی دادهها
ممکن نیست. تکنولوژی به بازاریابان کمک میکند دادههای مربوط به مشتریان بازار هدف خود،
اعم از سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی، میزان درآمد، علایق و محرکهای خرید را جمعآوری کنند.
به بیان سادهتر، شخصیسازی یعنی راهاندازی یک کمپین تبلیغاتی «برای مشتری
با کمک دادههای مربوط به مشتری.»
چرا کسبوکار شما به شخصیسازی نیازمند است؟
شخصیسازی در ابتدا فقط یک واژه نامفهوم بود که در دنیای دیجیتال، بین کاربران باب شده بود.
اما امروز به یک تاکتیک تبدیل شده که بهطور گسترده توسط بسیاری از کسبوکارهای B۲B و
B۲C بهکار گرفته میشود.به لطف تکنولوژیهای همراه، حالا دسترسی به اینترنت آسانتر شده است.
بر اساس تحقیقات آماری سایت Internet Live Stats که آمار مربوط به تعداد کاربران اینترنت
را در لحظه به نمایش میگذارد، از سال ۱۹۹۳ تاکنون، تعداد کاربران اینترنت به میزان چشمگیری
افزایش یافته است. حالا شمار کاربران اینترنت در سراسر جهان به بیش از ۳ میلیارد نفر میرسد
که در مقایسه با سال ۲۰۰۵، سه برابر شده است. با گسترش اینترنت، دسترسی افراد به اطلاعات بیشتر شد
و همین باعث شد «تحقیق کردن» به بخشی از فرآیند تعامل مشتری و برند تبدیل شود.
چگونه محتوا را شخصی سازی کنیم؟
خب حالا که فهمیدیم شخصی سازی چه مزایا و نتایج مثبتی دارد، ببینیم بر چه اساسی میتوانیم، حال می خواهیم در مورد شخصی سازی محتوا و اصول پایه ای آن صحبت کنیم.
بخش بندی یا segmentation
در این روش، مخاطبان خود را بر اساس معیارهایی مانند حوزه تخصصی فعالیتشان، عنوان شغلی،
موقعیت جغرافیایی، محدوده سنی و … بخش بندی میکنید. یا اینکه میتوانید، بخش بندی را از روی
رفتار کاربرها انجام دهید. مثلا علاقمندیها، ترجیحات و واکنشهای قبلی کاربران با برند شما.
شخصی سازی بر اساس پرسونا persona
بعد از اینکه از کاربرانتان اطلاعات کافی بهدست آوردید، پرسونای آنها را مشخص کنید.
یعنی اینکه بدانید چه اولویتها و علاقمندیهایی دارد، دغدغهها و موانع ذهنی او چیست
؛ چه اهدافی دارد؛ چه نیازهایی دارد و بسیاری از اطلاعات دیگری که در شناخت او به شما کمک میکند.
بعد از اینکه پرسونای مخاطب را مشخص کردید، بر اساس ویژگیهای آنها، محتوا را
بخش بندی کنید. به مرور که از مخاطبانتان اطلاعات بیشتری کسب میکنید، میتوانید
پرسونای در نظر گرفته شده را اصلاح کرده تا شخصی سازی بهتر و دقیقتر باشد.
شخصی سازی بر اساس سفر مشتری customer journey
از روی سفر مشتری و اینکه الان در کدام مرحله است، یک محتوای سفارشی تولید کنید.
این نقشه مشخص میکند که در هر مرحله میخواهید روی چه دسته از مشتریان تمرکز کنید.
مثلا اگر در مرحلۀ آگاهی از برند هستید، باید روی محتوا و امکانات رایگانی که شما را بهتر
معرفی میکند تمرکز کنید، نه اینکه بیایید خودتان را مستقیما تبلیغ کنید.
شخصی سازی شده بر اساس هر شخص
سه روشی که گفتیم، برای مجموعۀ نسبتا بزرگی از مخاطبان قابل اجراست.
اما اخیرا مخاطبان به این مورد هم قانع نمیشوند؛ آنها میخواهند شما دقیقا با خود
آنها صحبت کنید. نمونۀ این سطح از شخصی سازی محتوا، مثلا در ارائه پیشنهادات
ویژه به هر کدام از کاربران، ارسال ایمیلهای کاملا شخصی یا ارائه پیشنهاد یک
محصول خاص به آنها.
در مورد تکنیک های جدید تولید محتوا بیشتر بدانید
یک داستان قدرتمند در محتوا بیان کنید
انسان ها از زمان آغاز تمدن داستان هایی را بازگو می کردند و دلیل این امر نیز مشخص است،
چرا که داستان ها بلافاصله می توانند خواننده را درگیر کرده و به خود جذب کنند. البته شما
همیشه یک روایت قانع کننده نمی نویسید. بعضی اوقات شما در حال نوشتن یک راهنمای هزار
کلمه ای هستید که در آن از مصالح ساختمانی استفاده می کنید. حتی در این صورت نیز از حکایات
استفاده کنید. حکایات یک روش موثر برای دگرگون ساختن یک محتوای خشک و کسل کننده و
ایجاد یک محتوای منحصر به فرد هستند. البته باید حکایتی بیابید که علاوه بر جالب بودن، دارای
نکاتی مرتبط نیز باشد. حکایات اگر غیر مرتبط باشند یا بیش از حد به کار گرفته شوند می توانند
مشکل آور بوده و از محتوای اصلی فاصله بگیرند.
شخصیت خریدار محتوا را مجسم کنید
یک شخص خریدار اساسا یک گزارش دقیق از یک خواننده وبلاگ شماست برای پرورش شخصیت
خریدار کمی زمان بگذارید و تلاش کنید تا بتوانید مخاطبان خود را بهتر از هرکس دیگری درک کنید.
توجه کنید که خواننده شما کیست، چند ساله است، چه جنسیتی دارد، درآمد او چگونه است، آیا بچه دارد،
جایی که مدرسه رفتند کجاست، سرگرمی آنها چیست و….
وقتی که شروع به نوشتن کردید، همیشه این شخصیت خریدار را در ذهن داشته باشید و آدرس خود را
برای آن ها ارسال نمایید. به این ترتیب متوجه خواهید شد که نوشته شما صمیمی تر، شخصی تر و موثرتر خواهد شد.
احساسات خواننده محتوا را تحریک کنید
جونا برگر بیش از 7000 مقاله از نیویورک تایمز را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد تا بفهمد که چه چیزی
باعث ایجاد یک بخش خاص در یک محتوا می شود. او فهمید داستان هایی که واکنشهای عاطفی مانند
حس همدلی، شادی، سرخوردگی، درد و حتی عصبانیت را در خواننده تحریک میکنند به احتمال زیاد
بیشتر از داستان هایی که محتوای احساسی خاصی ندارند به اشتراک گذاشته می شوند.
اگر متوجه نشدید که چگونه ایده محتوای خود را به یک واکنش احساسی سوق دهید و از این نظر یک
محتوای منحصر به فرد بسازید، از نظر خواننده به محتوای خود فکر کنید. شما با این قطعه از محتوا
به کدام قسمت از درد مخاطب اشاره کردید؟ چرا آن ها برای آنچه شما می گویید ارزش قائل هستند؟
وقتی این موضوع را درک کنید، نوشتن یک قطعه بر محور احساسات نباید کار سختی باشد.
جهت مشاهده سایر مقالات مرتبط به وبلاگ موسسه رویش مراجعه نمایید.